به گزارش خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" در ادامه سلسله سخنراني هاي هفتگي موسسه تحقيقات و توسعه علوم انساني نشست "حقيقت انسان در عرفان اسلامي و تطبيق آن با عرفان هندويي" با حضور دكتر محمد رضا ريخته گران، استاد فلسفه دانشگاه تهران برگزار شد.
دكتر ريخته گران با ذكر اين نكته كه عرفان اختصاص به كساني دارد كه حجاب از مقابل چشمان شان كنار رفته و توانسته اند به مقام مشاهده برسند گفت : اين مقام را هندوها به " ديانا " و مسلمانان به كشف و شهود تعبير مي كنند. حقيقت انسان را در عرفان اسلامي بايستي از اسماء خداوند آغاز كرد. سخن در عرفان اسلامي به جايي باز مي گردد كه هر كسي مظهري دارد. هر يك از اسماء خداوند مظهري دارد و آن اسم رب و مظهر آن مربوب است. بنابراين اسم به چه معنا است؟ آيا اسم ، الفاظ ملفوظ است؟
وي در اين باره گفت : اسم بازگشت به شئونات ذاتي دارد و همه حقايق عالم در ذات حق منطوي است. مانند تمام كمالاتي كه در درخت خرما است كه در هسته خرما نيز منطوي است. پس تمام عالم چيزي نيست جز بسط تجلي عالم . ذات است كه انبساط پيدا كرده و در بستر معنا، خلقت تجلي ذات است. ذات را مي توان به معدني از ماده خوشبو تشبيه كرد كه درب آن معدن گشوده و رايحه خوش از آن ساطع شده است.
وي با تاكيد بر اين مطلب كه اسم ذات، حق است گفت : وقتي كه مي گوييم همه عالم مظهر همه صفات است اين اسماء و صفات حقايق ذاتي است. عالم جلوه حقايق و شئوناتي است كه در ذات حق منطوي است و اسمائي كه در لفظ به كار مي بريم اسم آن اسماء است. دومين نكته اين است كه اسم غير مسماء است و به اين اعتبار اسم حق نيز غير مسماء است. در نهايت اسم خداوند ضامني است بر تمامي اسماء ديگر. اما وقتي كه مي گوييم رحيم، قهار بودن را در بر نمي گيرد و وقتي كه مي گوييم عزيز، لطيف بودن آن را در بر نمي گيرد. فقط يك اسم است كه همه چيز را در بر مي گيرد و آن الله جل جلاله است. الله اسم جامع حق است. الله را از وجه شئون ذاتي در نظر مي گيريم كه همه حقايق عالم در اوست و از بسط و امتداد او عالم پديد آمده است.
استاد فلسفه دانشگاه تهران با تاكيد بر اين نكته كه هر اسمي مظهري دارد و اسم جامعي كه همه اسماء ديگر را در بر دارد حقيقت انسان است اظهار داشت : حقيقت انسان مظهر اسم جامع خداوند است ، يعني آدمي مظهر اسم الله است. بنابراين همه حقايقي كه در عالم است در انسان جمع است و چيزي نيست كه از انسان بيرون باشد. بنابراين همه مراتب عالم در وجود آدمي است و شيخ شبستري در گلشن راز مي فرمايد: جهان انسان شد و انسان جهاني/ از اين پاكيزه تر نبود بياني. اگر تماي مطالبي كه در اين جا گفتيم بخواهيم در يك جمله خلاصه كنيم بايد گفت كه انسان مظهر حقيقت اسم جامع الهي است و همه حقايق عالم در وجود اوست. جمادات، نباتات و عقل در وجود اوست. از طرف ديگر ، وقتي كه همه اسماء الهي جلوه گر مي شود عالم پديدار مي شود و با ظهور اسماء الهي كه عالم پديد مي شود انسان نيز پديد مي آيد. نتيجه اي كه حاصل مي شود اين است كه عالم انسان است. به يك معنا خداوند هيچ چيز خلق نمي كند جز انسان. تطبيق ميان عالم كبير و صغير به اين مسئله پديدار عالم باز مي گردد.
دكتر ريخته گران عالم كبير را در بيان هندويي ماهاپروشا توصيف كرد و گفت : ماهاپروشا به معناي اين است كه همه عالم يك شخص بزرگ است. در ميتولوژي هاي شرقي همه عالم نيز يك شخص توصيف شده است. سر انسان در شرق كه محل نور است قرار دارد و پاي انسان نيز در غرب قرار گرفته است . اگر همه عالم يك شخص است روح آن كيست؟ روح آن شخص و عالم خداست. حق جان جهان است و جهان جمله بدن. پس در عرفان هندويي نيز حق جان جهان است و همه عالم همان ماهاپروشا است. در عرفان هندويي مي گويند ماهاپروشا همان آتمان است و آتمان حقيقت انسان است. حقيقت وجود انسان آگاهي كلي است.
وي در پايان گفت : مكتب ودانتا جوهره مكتب عرفان هندويي است و همه عرفان هندويي در اين جمله جمع شده است كه شخص به مرتبه اي برسد كه ببيند نه اين كه بفهمد.
نظر شما